اخبار

«کاتالپسی» به‌زودی منتشر می‌شود؛ از تهدید دنیای بیرون در امان نیستیم

«علی امیرریاحی»، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس، در خصوص معنای «کاتالپسی» و دلایل انتخاب این نام برای نمایشنامه‌اش می‌گوید: «کاتالپسی یا چوب‌وارگی یا جمود عضلانی مشخصا اسم یک بیماری و یک‌جور وضعیت عصبی‌ست که عضلات قدرت حرکت‌شان را از دست می‌دهند و دیگر قادر به واکنش نیستند. قطعا در این نمایشنامه کسی این بیماری را ندارد و بیشتر یک منظور استعاری پشت انتخاب این اسم بوده‌است و از این بیماری برای ایجاد یک معنای دوم استفاده شده‌است.»
او درخصوص ارتباط این نمایشنامه با وضعیت امروز می‌گوید: «از ارتباطی هم که شخصیت‌های نمایشنامه و موقعیت نمایشی آن با دنیای امروز ما برقرار می‌کنند یا باید بکنند مطمئن نیستم، اما حداقل در دنیای نمایشنامه این آدم‌ها نسبت به تهدید مرموزی که تا پشت دیوار خانه‌شان آمده دچار نوعی انفعال شده‌اند، قادر به واکنش درست نیستند، و چه بسا حتی نسبت به شناخت این تهدید هم چندان رغبت ندارند. خیلی‌ها برایشان این پرسش وجود داشت که این تهدیدی که از کانال کولر سر برآورده دقیقا چیست، ولی به نظر من مهم واکنش‌های ما نسبت به این تهدید است. برای همین هم نامِ نمایشنامه که قرار است راهنمای ما در رسیدن به مضمون باشد، به جنس و نوع آن تهدید اشاره ندارد، بلکه به جنس واکنش آدم‌های نمایشنامه اشاره می‌کند.»

امیرریاحی درباره ارتباط متن‌هایی که تاکنون نوشته با یکدیگر معتقد است: «مسلما بین نوشته‌هایی که از دغدغه‌ شخصی ناشی می‌شوند، خطوط کم‌رنگ و گاه پررنگی می‌توان یافت. برای منی که در این زمان و این دوره و این جغرافیا زندگی می‌کنم، شاید مهم‌ترین مسئله چگونگی موضع‌گیری‌هایمان نسبت به اتفاقات بیرونی است. به نظر خودم نمایشنامه «کاتالپسی» درباره‌ طبقه‌ متوسط، رویکردی روان‌شناسانه و غیره نیست، به گمانم بیشتر درباره‌ وضعیت‌هایی‌ست که در آن به نظر می‌آید مستقل از دنیای بیرونیم اما در عمل می‌بینیم که لابه‌لای زندگی‌هایمان میان دیوارها هم، از تهدید دنیای بیرون در امان نیستیم و اینکه اکنون با این تهدیدی که اینقدر در زندگی‌مان نفوذکرده چه می‌کنیم.»

این نمایشنامه‌نویس درخصوص تفاوتِ متنی که نوشته و اجرایی که از متنِ او به روی صحنه رفته‌است نیز نظرگاه جالبی دارد: «به‌نظرم تفاوت‌های زیادی میان متن و اجرا وجود داشت، که من هم استقبال می‌کردم از این تفاوت‌ها. خیلی‌ها معتقدند هر اجرایی از نمایشنامه یک خوانش یا یک ترجمه از آن متن است. اینکه ببینم یک نفر یا یک تیم از این نمایشنامه چه برداشتی می‌کنند برایم جالب است. اتفاقا به‌خاطر عدم قطعیتی که در داستان این نمایشنامه وجود دارد، فکر می‌کنم برداشت‌ها و خوانش‌های بسیاری می‌توان داشت. برای همین هم قطعا خواندن این متن با دیدنش دو تجربه‌ متفاوت است و شاید بشود گفت حتی ارتباط کمی با هم دارند.»

????️ ۲۵ درصد تخفیف برای همهٔ کتاب‌ها با کد تخفیف TIR99
????️ تحویل رایگان در تهران
????️ ارسال با پست به دیگر شهرها

نوشته های مشابه